اختلال سوزش دهان (BMD) یک وضعیت درد آور عاجز کننده می باشد که عموما ماهیت نوروپاتیک با هر دو محتوای محیطی و مرکزی برای آن در نظر گرفته میشود. بدلیل اینکه اختلال حس چشایی ( Dysgeusia) و خشکی دهان ( xerostomia) غالبا همراه با آغاز سوزش دهان می باشد، این وضعیت قبلا موسوم به burning mouth syndrome بوده است.
اگر چه حضور این یافته های کلینیکی اضافی حقیقتا موجب بالا رفتن بحث در مورد بکار گیری واژه سندرم شده و در نتیجه احتمالا تعریف این وضعیت به عنوان اختلال ( disorder ) به جای سندرم مناسب تر است .جالب است که بیش از دوسوم بیماران مبتلا به اختلال حس چشایی ، BMD را گزارش می کنند و این بیماران له طور ویژه این تغییر را به عنوان مزه فلزی ( metallic test ) توصیف می نمایند . اگررچه بحث قابل توجهی در انجمن درد راجع به پاتولوژی BMD وجود دارد بررسی اخیر پیشنهاد می کند که BMD اولیه مرتبط با مشکلات مربوط به اعصاب چشایی و حسی می باشد.
BMD ممکن است ناشیانه هایپر اکتیویتی محتوای حسی ( sensory ) سیستم تری ژمینال، از دست رفتن مهار مرکزی ثانویه به تخریب کوردوتیمپانی یا تثناشی از اختلال در تعادل بین سیستم های gustatory و sensory باشد.
BMD به طور پایدار توسط بیمار به عنوان احساس سوزش مخاط دهان توصیف می شود. زمانی که این درد در غیاب یافته های کلینیکی و آزمایشگاهی باشد این وضعیت به صورت BMD اولیه یا ایدیوپاتیک ( بدون دلیل یا یافته های کلینیکی طب معاینه ) دسته بندی می شود. BMD ثانویه در مورد علائم کلینیکی که همراه با فاکتورهای موضعی و سیستمیک ( مثل همراه با یک بیماری دیگر) زمینه ای می باشد مطرح می شود. اگر چه زبان فرد بیمار شایع ترین مکان ابتلا است (glossopyrosis ) سطوح مخاطی نواحی دیگر داخل دهان هم نیز ممکن است علامتدار باشند( stomatopyrosis ) . قدام ( ناحیه جلوی ) کام سخت و سطح مخاطی لب پایین مکان های شایع اند . فاکتور های موضعی و سیستمیک گوناگون در مورد علت این وضعیت ادعا شده اند اما هیچ کدام به طور قطعی اثبات نشده اند .
از فاکتورهای موضعی می توان به مواردی چون خشکی دهان ، تنفسی دهانی مزمن ومتناوب ، عادت مزمن مکیدن انگشت شست، ضربات مکانیکی مزمن در ناحیه دهان ( مثلا یک پر کردگی با امالگام و به صورت غلط) ، آسیب به عصب زبانی ( در حین جراحی ) ، آلرژی ( contact stomatitis)، کاندیدوز دهانی و …. اشاره نمود.
از فاکتورهای سیستمیک می توان به مواردی چون کمبود ویتامین B, بیماری دیابت ، پرکاری تیروئید ، بیماری پارکینسون ، کمبود استروژن در بانوان گرامی و… اشتره نمود.
گزارش شده که این اختلال قویا با افسردگی ( Depression ) و اضطراب ( anxiety ) می باشد اما ارتباط تظاهر کلینیکی با Psychologic Distress ناشناخته می باشد.
سندرم سوزش زبان BMD در ٪۷ تا ٪۱۵ از بالغین را با درجات متغیر ( ٪۱۲/۳ از زنان یائسه ) مبتلا میکند . آسیایی ها و بومیان آمریکایی به طور قابل توجهی ریسک بالاتری بالاتری نسبت به سفیدپوستان و یا سیاه پوستان دارند و میزان شیوع با افزایش سن به ویژه بعد از ۵۵ سالگی بالا می رود. این اختلال یکی از شایع ترین درد های اوروفاسیال ( دردهای صورتی دهانی) غیر دندانی است که در معاونان کلینیکی روزمره با آن مواجه می شویم.
علائم کلینیکی :
زنان ۴ تا ۷ برابر مردان تمایل به بندرم سوزش دهان نشان می دهند. این سندرم قبل از سی سالگی بسیار نادر است ( برای آقایان چهل سالگی ) و شیوع آن در زنان معمولا در خلال ۳ تا ۱۲ سال بعد از یائسگی اتفاق می افتد.
به طور معمول این اختلال یک شروع ناگهانی دارد اگر چه ممکن است کاملا تدریجی باشد. سطح پشتی زبان دچار احساس سوزش می شود که معمولا در دو سوم سطح جلویی زبان شایع تر و شدید تر میباشد. گاهی بیماران یک احساس تحریک شدنی ( irritated) یا حس جریمه دار شدن ( raw) را توصیف می کنند که با خوردن غذا های تند یا اسیدی شدت می یابد. تغییرات مخاطی بندرت قابل مشاهده است اگر چه برخی بیماران کاهش تعداد و اندازه پاپی نخی شکل (filliform ) چشایی داخل زبان را نشان می دهند.
در افرادی که زبان خود را از روی عادت روی دندان هایشان می کشند اغلب پاپی های نوک زبان اریتماتوز و آدماتوز ( قرمز و ملتهب) می گردند. اگر سطح پشتی زبان به طور قابل ملاحظه ای اریتماتوز و صاف شود ، یک بیماری سیستمیک زمینه ای یا عفونت موضعی مثل آنیم یا برفک قارچ کامدیدوزیس اریتماتوز باید مورد شک قرار بگیرد. سوالات اضافی اغلب تأیید کی کند که سایر مناطق دهان نیز به طور مشابه مبتلا هستند بویژه قدام کام سخت و لب ها .علی رغم اینکه بیماران به طور شایع از خشکی دهان شکایت دارند. بندرت کاهش قابل ملاحظه ای در میزان ترشح بزاق تحریکی در آزمایشات پدیده می شود.
درمان :
اکر علت سیستمیک یا موضعی زمینه ای قابل شناسایی و اصلاح باشد، علائم سوزش باید به صورت قابل پیش بینی بر طرف گردد. تقریبا در دو سوم بیماران مبتلا به نوع ایدیوپاتیک ( بدون دلیل موجهی ) با دریافت یکی از داروها شامل Anxiolytics, antioxidants , antidepressants, anticonvulsants به تنهایی یا در ترکیب با یکدیگر بهبودی در علائم دیده میشود .
شواهد کلینیکی در مطالعات کنترل شده تصادفی پیشنهاد می کند که یک کاآزمایی بالینی کلونازپام را به تواند اولین خط درمان در بیماران BMD در حال گسترش است.
مصرف کلونازپام موضعی یا سیستمیک همراه با antioxidant alpha و مصرف lipoid acid ( ۶۰۰mg در کنترل BMD قول هاییی داده ست.